تصمیم محاکمه ساختگی بین المللی در مورد متهم ارنست رودین

مقر سازمان ملل در نیویورک میزبان محاکمه ساختگی بین المللی حقوق بشر به عنوان بخشی از یادبود هولوکاست 2023 تحت برنامه سازمان ملل متحد در مورد هولوکاست بود. در یک دادگاه خیالی، 32 دانش آموز بین 15 تا 22 ساله، از ده کشور جهان، از به اصطلاح پدر بهداشت نژادی نازی ها، نازی سرسخت ارنست رودین (شخص او توسط یک بازیگر معرفی شد) بازجویی می کنند. رودین یک روانپزشک، متخصص ژنتیک و اصلاح نژاد، مسئول رنج و مرگ ناگفته در دهه های 1930 و 40 بود. محاکمه حق محافظت از آسیب پذیرترین افراد در برابر آسیب بود. مسئولیت رهبری؛ و جایگاه اخلاق در علوم.

هیئت متشکل از سه قاضی دادگاه ساختگی بین المللی متشکل از قضات ممتاز و اثبات شده با تجربه در بالاترین سطح بود.

قاضی رئیس، قاضی محترم آنجلیکا نوسبرگر یک استاد آلمانی حقوق است که از 1 ژانویه 2011 تا 31 دسامبر 2019 قاضی آلمان در دادگاه اروپایی حقوق بشر بود. او از سال 2017 تا 2019 نایب رئیس دیوان بود.

قاضی محترم سیلویا آلخاندرا فرناندز دی گورمندی یک وکیل، دیپلمات و قاضی آرژانتینی است. او از 20 ژانویه 2010 قاضی دادگاه کیفری بین‌المللی (ICC) و از مارس 2015 تا مارس 2018 رئیس دیوان کیفری بین‌المللی بوده است. در سال 2020 به عنوان رئیس مجمع کشورهای عضو اساسنامه رم بین‌المللی انتخاب شد. دادگاه کیفری برای جلسات بیستم تا بیست و دوم (2021-2023).

و قاضی محترم الیاکیم روبینشتاین، معاون سابق دادگاه عالی اسرائیل. پروفسور الیاکیم روبینشتاین همچنین یک دیپلمات اسرائیلی و کارمند دولتی طولانی مدت بوده است که از سال 1997 تا 2004 به عنوان دادستان کل اسرائیل خدمت کرده است.

به دنبال ساعت ها رسیدگی به محاکمه ساختگی بین المللی حقوق بشر، که در آن دادستانی و دفاعی با ارائه شواهد، شهود و استدلال آنها، قضات به بحث پرداختند و سپس به اتفاق آرا تصمیم گرفتند. هر قاضی تصمیم و استدلال خود را ارائه کرد:

قاضی محترم آنجلیکا نوسبرگر:

«اجازه دهید با توضیح در چند کلمه شروع کنم که چرا این پرونده بسیار مهم است. من می خواهم پنج جنبه را برجسته کنم.

اولاً، این مورد عواقب فاجعه‌بار یک ایدئولوژی را نشان می‌دهد که در آن فرد و حیثیت و سرنوشت او اهمیتی ندارد. در آلمان نازی، شعار تبلیغاتی این بود: «تو هیچی، مردم تو همه چیزند». این مورد نشان می دهد که چنین ایدئولوژی ممکن است به کدام افراط منجر شود. نه تنها در گذشته، بلکه در حال حاضر نیز چنین ایدئولوژی هایی وجود دارد، حتی اگر آلمان نازی فجیع ترین نمونه باشد. به همین دلیل است که تخطی از حیثیت و کرامت هر انسان باید نقطه شروع همه ارزیابی های حقوقی باشد.

دوم، این پرونده مسئولیت کیفری یقه سفید را نشان می دهد، به طور دقیق تر، مسئولیت دانشمندان را نشان می دهد. آنها نمی توانند در یک برج عاج عمل کنند و وانمود کنند که مسئول عواقب تحقیقات، نظریه ها و یافته های خود نیستند.

سوم، عدم پیگرد قانونی کسی که مرتکب جنایات وحشیانه شده است، بی عدالتی است که حتی نسل های بعدی آن را چنان دردناک احساس می کنند که باید به آن رسیدگی شود. حتی اگر دیگر نمی توان عدالت را اجرا کرد، باید روشن شود که عدالت باید چه کاری انجام دهد.

چهارم، حتی اگر جنایتی توسط بسیاری و در بسیاری از کشورها انجام شود، باز هم جرم است.

و پنجم، درست است که ارزش ها و اعتقادات در طول زمان تغییر می کنند. با این وجود، ارزش‌های اصلی مانند کرامت انسانی و حق زندگی و تمامیت جسمانی وجود دارد که هرگز نباید زیر سؤال رود.

اکنون اجازه دهید به ارزیابی پرونده آقای رودین بر اساس قوانین کیفری بین‌المللی برسم.

دادستانی "انسانیت" است، بنابراین پرونده در زمان و مکان ثابت نیست. این یک عامل مهم است.

دادسرا برای متهم پرونده تشکیل داده است اساسنامه رم، تحت کنوانسیون نسل کشی و زیر اساسنامه دادگاه نظامی بین المللی نورنبرگ. این قوانین در زمانی که - به گفته دادستانی - متهم جرایم خود را انجام داده است، یعنی قبل از سال 1945، هنوز وجود نداشته است. بخشی از اصول شناخته شده جهانی حقوق است. اما این اصل، محاکمه و مجازات را بر اساس اصول کلی حقوقی که توسط کشورهای متمدن به رسمیت شناخته شده است، مجاز می داند. بنابراین، اساسنامه رم، کنوانسیون نسل‌کشی و اساسنامه دادگاه نظامی بین‌المللی نورنبرگ، تا آنجا که منعکس‌کننده اصول کلی حقوقی هستند که پیش از سال 1945 معتبر بوده‌اند، قابل اجرا هستند.

اولین جرمی که متهم به آن متهم شده است، تحریک به جنایات علیه بشریت از قبیل قتل، کشتار، شکنجه و آزار و شکنجه علیه یک گروه یا جمعی قابل شناسایی، در اینجا افراد دارای معلولیت است. دادستانی به طور قانع‌کننده‌ای نشان داده است که متهم در نوشته‌ها و سخنرانی‌ها و اعلامیه‌هایش عمداً - بر اساس اعتقادات عمیق - در حمایت از اتانازی و برنامه عقیم‌سازی دولت نازی عمل کرده است. بین تحقیقات او و اظهارات عمومی و اجرای برنامه های مبتنی بر آن نظریه ها رابطه علی مستقیم وجود داشت. برنامه اتانازی و عقیم سازی شامل اعمال مجرمانه قتل، نابودی، شکنجه و آزار و اذیت علیه یک گروه قابل شناسایی است. بر این اساس، من متوجه می شوم که متهم باید در رابطه با اتهام شماره یک مسئول شناخته شود.

دومین جنایتی که متهم به آن متهم است تحریک به نسل کشی است. طبق کنوانسیون نسل کشی و همچنین اساسنامه رم، نسل کشی باید به قصد نابودی کلی یا جزئی یک گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی انجام شود. با این حال، مربوط به افراد معلول نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که قبل یا حتی پس از سال 1945، یک اصل کلی قانون وجود داشته است که توسط کشورهای متمدن به رسمیت شناخته شده است که اقدامات انجام شده علیه افراد دارای معلولیت را به عنوان "نسل کشی" معرفی می کند. بر این اساس، متهم را نمی توان به دلیل تحریک به نسل کشی مجرم شناخت و باید با اتهام شماره دو تبرئه شود.

سومین جنایتی که متهم به آن متهم است، تحریک به جرم عقیم سازی و همچنین ایجاد مستقیم جنایت علیه بشریت است. عقیم سازی باید به عنوان یک عمل شکنجه در نظر گرفته شود. بنابراین آنچه تحت عنوان اتهام شماره یک گفته شد در اینجا نیز صدق می کند. بر این اساس، من متوجه می شوم که متهم باید در رابطه با اتهام شماره سه نیز مسئول شناخته شود.

جرم چهارم عضویت در سازمان جنایی انجمن متخصصان اعصاب و روان آلمانی است. همانطور که دادستانی نشان داد این سازمان مسئول اجرای برنامه اتانازی بود. بر این اساس، من متوجه می‌شوم که متهم باید در رابطه با اتهام شماره چهار نیز پاسخگو باشد.»

قاضی محترم سیلویا فرناندز دی گورمندی:

"قبل از ارائه ارزیابی خود از جنایات ارتکاب یافته در پرونده ای که در اینجا محاکمه می کنیم، مایلم به همه طرف ها و شرکت کنندگان به دلیل ارائه هایشان تبریک بگویم، همه شما کمک زیادی به درک بهتر شرایط و ایده هایی کرده اید که به اعمال شنیع و در نهایت تبدیل شده است. منجر به هولوکاست شد.

پس از گوش دادن دقیق به همه استدلال‌ها، من بدون تردید متقاعد شده‌ام که آقای ارنست رودین در تمام اتهامات به جز اتهام تحریک به نسل‌کشی، به دلایلی که بیشتر توضیح خواهم داد، مجرم است.

من مایلم به طور خلاصه روی سه بحث مهم مطرح شده توسط دفاع تمرکز کنم.

اولاً، طبق دفاعیه، ارنست رودین، که 70 سال پیش درگذشت، را نمی توان از دریچه قوانین و ارزش های فعلی ما قضاوت کرد.

در واقع، اصل قانونی بودن ما را ملزم می کند که آقای رودین را بر اساس قانون و ارزش هایی که در آن قابل اجرا بود، قضاوت کنیم. خود را زمان، نه مال ما

با این حال، بر اساس شواهدی که ارائه شد، از جمله غوغای عمومی ناشی از این قتل‌ها در زمان مشخص شدن آن‌ها، من متقاعد شده‌ام که اعمال او در زمان ارتکاب نه قانونی و نه قابل قبول بوده است.

درست است که نظریه‌هایی که متهم مطرح می‌کند توسط او مطرح نشده و در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله در ایالات متحده که بسیاری از ایالت‌ها قوانین عقیم‌سازی را تصویب کرده‌اند، تأیید شده‌اند.

با این حال، مقصر بودن آقای رودین نه تنها بر اساس نظریه‌هایی است که او از آن حمایت می‌کند، بلکه بر اساس اقدامات مشخصی است که او برای اطمینان از اجرای افراطی آنها ترویج می‌کند. این بسیار فراتر از عقیم سازی اجباری بود که منجر به مرگ صدها هزار نفر شد و در نهایت راه را برای هولوکاست هموار کرد.

دسته دوم استدلال متهم نمی تواند مسئولیت اعمال مجرمانه را داشته باشد، زیرا او سمت رسمی نداشته است.

با این حال، من نمی توانم با این استدلال موافق باشم، دادگاه نورنبرگ مجرم شناخته و به اعدام محکوم شد یولیوس استرایچر، صاحب روزنامه Der Sturmerبه دلیل مشارکت در تبلیغات نازی ها علیه یهودیان، اگرچه او هیچ سمت اداری نداشت و مستقیماً به کسی آسیب نمی رساند.

آقای رودین نیز بخشی از دستگاه دولتی نبود، اما در ارتباط با کل حوزه روانپزشکی و بهداشت نژادی رهبری داشت. انجمن عصب شناسان و روانپزشکان آلمان، که او رهبری می کرد، خود را به یک سازمان جنایتکار تبدیل کرد، زیرا تقریباً تمام اعضا و هیئت مدیره مستقیماً در اجرای عقیم سازی اجباری و برنامه موسوم به "اتانازی" دخالت داشتند.

دسته سوم استدلال رفتار متهم به عنوان تحریک به نسل کشی واجد شرایط نیست زیرا "معلولان" یکی از گروه هایی نیستند که در تعریف قابل اجرا از نسل کشی گنجانده شده است.

من معتقدم که این درست است، همانطور که قبلاً توسط قاضی ناسبرگر در اینجا اشاره شده است. فقط حملات برای نابودی گروه های ملی، قومی، نژادی یا مذهبی ممکن است طبق قوانین موجود، نسل کشی باشد. باز هم بر اساس اصل قانونی، گسترش این قانون توسط قضات امکان پذیر نیست، بلکه مستلزم اصلاح اساسنامه رم است. بنابراین برای متهم قابل اجرا نیست.

شرکت کنندگان محترم، محاکمه امروز جاده لغزنده خطرناکی را نشان می دهد که شروع با تبعیض، حتی به شکل نظری، ممکن است به جنایات فجیع تبدیل شود. در واقع، نسل کشی یک شبه اتفاق نمی افتد. این نقطه اوج یک فرآیند طولانی است که ممکن است با کلمات، پیام های نفرت انگیز یا، مانند این مورد، نظریه های شبه علمی برای توجیه تبعیض یک گروه آغاز شود.

با توجه به آنچه امروز آموختیم، اکنون بر عهده شماست که هر گونه شکاف فعلی در قوانین ملی یا بین المللی را شناسایی کنید و به دنبال ارتقای استانداردهای اضافی که ممکن است برای جلوگیری و تحریم موثرتر هر گونه تعصب یا عدم مدارا ضروری باشد، باشید.

قاضی محترم الیاکیم روبینشتاین:

این شگفت‌انگیز و ناامیدکننده است که ارنست رودین در دوران پس از نازی‌ها از کیفرخواست فرار کرد و توانست زندگی خود را با آرامش به پایان برساند. چگونه اتفاق افتاد؟ خواندن شواهد تکان دهنده این سوال را مطرح می کند، در واقع این سوال را فریاد می زند.

و دلایل قانونی که همکاران محترم آورده اند را تکرار نمی کنم. این قتل عام جنایت بزرگ نازی ها بود. این بدان معنا نیست که ایدئولوژی نژاد شریر میوه های فاسد دیگری به بار نیاورد که ممکن است به شوآ منتهی شود، همانطور که قبلا ذکر شد. اتانازی و جنایات مرتبط با آن، از جمله شواهد «عقیم‌سازی اجباری 400,000 انسان» و «قتل سیستماتیک 300,000 انسان از جمله 10,000 کودک، که به آنها برچسب «ناتوان» یا بیمار یا معلول ذهنی داده شده است. بخشی و اجرای آن نظریه بود که متهم به ویژه مسئول آن بود. هیچ انکار واقعی آن با مستندات و حتی سخنرانی متهم وجود ندارد.

و فراتر از آن، شیب لغزنده ای وجود دارد: آنچه با اتانازی آغاز شد، به تصویر تاریک بسیار گسترده تری بدتر شد - قتل سیستماتیک شش میلیون یهودی و بسیاری دیگر: کولی ها (کولی ها) و سایر گروه های انسانی. به ویژه در عصر یهودستیزی تجدید شده، این وظیفه مقدس ما است که به خاطر بسپاریم و هرگز فراموش نکنیم. و این محاکمه ساختگی یادآور خوبی در برابر آن نقض حقوق بشر است.

متهم در مورد اصلاح نژادی و عقیم سازی استدلال می کند که چنین اقداماتی در کشورهای مختلف در دوران نازی ها قابل قبول بوده است. پس از مطالعه شواهد، من معتقدم که این در تئوری و عمل متفاوت است. در اینجا ما با یک طرح قتل بزرگ سروکار داریم، از هر بسته بندی و نظریه پردازی «علمی» استفاده شده است. مقایسه آن با یک مورد آمریکایی بسیار دشوار و در واقع غیرقابل قبول است، هرچند بد و گیج کننده مانند باک در برابر بل. مانند ایالات متحده، در حالی که اعمال غم انگیز و کاملاً غیرقابل قبولی واقعاً رخ داده است، به تنهایی ایستاده است، اما هرگز به یک «استراتژی کشتار جمعی» برای نابودی تبدیل نشد.

من با دو همکارم و نظرات مدون آنها موافقم. نکته اصلی که رودین و سیاست او را از سایر کشورها و پزشکان آنها متمایز می کند، ترجمه این نظریه به اجرای انبوه، راهی به سوی هولوکاست بود. در واقع، او هیچ سمت رسمی نداشت، اما با آموزش پزشکان و دیگران برای اجرای جنایات مورد نظر او و همکارانش در انجمن عصب شناسان و روانپزشکان آلمانی، که بسیاری از آنها کار «واقعی» را انجام می دادند، دخالت مستقیم «غیر مستقیم» داشت. و من موافقم که معاهده نسل کشی که توسط یک پناهنده یهودی از لهستان آغاز شد، رافائل لمکینبه دلایل قانونی تفسیر اساسنامه رم، نباید از نظر حقوق کیفری که بر اصل قانونی بودن اصرار دارد، بخشی از محکومیت باشد.

قبلاً اشاره کردم، موضوع این محاکمه و تاریخچه رودین و نفوذ شیطانی او، از نظر ایدئولوژیکی و عملی بخشی از دوران نازی‌هاست که اوج آن هولوکاست بود.

در این مورد خاص رودین، آلمانی ها بخش عمده ای از قربانیان بودند. البته شوآ عمدتاً از قربانیان یهودی تشکیل شده بود. بشریت از سال 1945، چه در قوانین بین المللی و چه در قوانین داخلی معاهدات و قوانین، راه طولانی را طی کرد.

و من می خواهم ابراز امیدواری کنم که و دو همکارم در واقع، [از طریق] مواضع سابق خود به عنوان قاضی در تلاش های بین المللی برای حقوق بشر و محکومیت های جنایی مجرمان را نمایندگی کنند. من می خواهم ابراز امیدواری کنم که جنایت هایی مانند رودین امروز اتفاق نیفتد. متأسفانه مطمئن نیستم. شیب لغزنده بد وجود دارد. شما با مرحله ای شروع می کنید که ممکن است بی گناه و حتی علمی به نظر برسد. در نهایت با میلیون ها نفر نابود می شوید.

افزایش یهودستیزی و نه نقض حقوق بشر مشهود است. باید با تمام ابزارهای قانونی – عمومی، دیپلماتیک و قضایی، با آن مبارزه کرد.

«این محاکمه برای انتقام نیست، که در اختیار خداست. اما می توانیم از یک انتقام مثبت صحبت کنیم. نسل‌های جدیدی که از خاکستر شوآ برخاسته‌اند، آن‌هایی که جان سالم به در برده‌اند و اکنون نوه‌هایی دارند و برخی از آنها بخشی از تیم اینجا هستند.

با این اوصاف، من هنوز خوشبین هستم که هر جا مرتکبین جنایاتی تحت قوانین بین المللی وجود داشته باشد، امروزه تلاش هایی برای اجرای قانون صورت خواهد گرفت. دادگاه ها در مقابل این چالش ایستادگی خواهند کرد.

در نهایت، ایده انجام این روند ساختگی واقعا درست بود. مزایای آموزشی بسیار مهم و قابل توضیح است. همه ما باید با نگاهی به آینده، علیه رویدادهای نژادپرستانه، خارجی یا داخلی تلاش کنیم.»