ترور شینزو آبه - شینزو آبه نخست وزیر اسبق ژاپن به دلیل ارتباط با کلیسای اتحاد به قتل رسید. قاتل این موضوع را انگیزه تیراندازی مرگبار خود عنوان کرد. یاماگامی، 41 ساله، به بازرسان گفته است که آبه را به این دلیل کشت که آبه در حال ترویج جنبش مذهبی بود. مادر یاماگامی یکی از اعضای کلیسای اتحاد بود، و قاتل این جنبش را به دلیل "کمک مالی بزرگ" که بیش از 20 سال پیش به کلیسا انجام داد و طبق اظهارات وی باعث فلج شدن مالی خانواده شده بود، مقصر می دانست.
هنگامی که یک مسلمان رادیکال، یک مسیحی را به خاطر مسیحی بودن می کشد، ما باید آن را یک حمله تروریستی بنامیم. اینجا چه فرقی دارد؟ یک "ضد فرقه" رادیکال شده، فردی را به دلیل ارتباطش با کلیسای اتحاد کشت. شبیه چیه؟ یک فرد رادیکال دیگری را به دلیل وابستگی مذهبی خود کشت. در واقع، آبه اصلاً عضو کلیسای اتحاد نبود. اما او در برخی از رویدادهای آنها شرکت کرده بود و از کار آنها برای صلح جهانی تمجید کرده بود. قتل او پیامی وحشتناک می فرستد: با مونی ها آشنا نشوید (کلیسای اتحاد توسط کشیش کره ای سون یونگ مون تاسیس شده است و پیروان آن توسط مخالفانش به صورت تحقیرآمیز "مونیس" خوانده می شوند) وگرنه کشته خواهید شد. . این تروریسم است.
در ژاپن، سال ها پیش یک کنسرسیوم وکلا برای مبارزه با کلیسای اتحاد در این کشور ایجاد شده است. آنها توسط مجله شرح داده شده است زمستان تلخ به عنوان "وکلای حریص که سعی کردند بستگان کسانی را که به کلیسای وحدت کمک مالی کرده بودند را متقاعد کنند تا برای بازپس گیری پول شکایت کنند". یکی از این وکلای ژاپنی، یاسو کاوای، پس از وقوع قتل اعلام کرد: "بدیهی است که ژست قاتل را تایید نمی کنم، اما می توانم عصبانیت او را درک کنم". می توان گفت که چنین توجیهی از قتل به عذرخواهی از خشونت محدود می شود. این از تروریسم چشم پوشی می کند.
دقیقاً همانطور که اذهان ناپایدار می توانند تحت تأثیر سخنان نفرت افراط گرایان مسلمان علیه دیگر فرقه ها (یا حتی مسلمانان دیگر) قرار گیرند، تبلیغات ضد فرقه ای که در ژاپن و همچنین در اروپا وجود دارد (نگاه کنید به اینجا درباره تاثیر FECRISیک سازمان چتر "ضد فرقه" از اروپا، در مورد جنگ در اوکراین)، می تواند بر ذهن ناسالم به عنوان یکی از یاماگامی تتسویا، قاتل آبه تأثیر بگذارد.
ما هرگز نباید تأثیر سخنان نفرت بر مردم را به حداقل برسانیم. و قطعاً ما نباید معیار دوگانه ای را اعمال کنیم که بر اساس آن گرایش مذهبی قاتل و قربانی باشد. تروریسم تروریسم است. قتل آبه یک مولفه تروریستی دارد و سخنان نفرت انگیزی که برای سالها توسط برخی گروههای ضد فرقه به کلیسای اتحاد هدایت میشود، قطعاً ممکن است تا حدودی مسئول این اتفاق باشد، هر شکایت شخصی که قاتل داشت.