21.8 C
بروکسل
دوشنبه، 13، 2024
دینمسیحیتریشه های فراموش شده اوکراینی یک قدیس معروف "فرانسوی" به عنوان نمونه ...

ریشه های فراموش شده اوکراینی یک قدیس معروف "فرانسوی" به عنوان نمونه ای از اتحاد امپراتوری و غیر ملی شدن

سلب مسئولیت: اطلاعات و نظراتی که در مقالات تکثیر می شود، متعلق به کسانی است که آنها را بیان می کنند و مسئولیت آن با خود آنهاست. انتشار در The European Times به طور خودکار به معنای تأیید دیدگاه نیست، بلکه به معنای حق بیان آن است.

ترجمه سلب مسئولیت: تمام مقالات این سایت به زبان انگلیسی منتشر شده است. نسخه های ترجمه شده از طریق یک فرآیند خودکار به نام ترجمه عصبی انجام می شود. اگر شک دارید، همیشه به مقاله اصلی مراجعه کنید. از این که درک می کنید متشکرم.

نویسنده مهمان
نویسنده مهمان
نویسنده مهمان مقالاتی از مشارکت کنندگان از سراسر جهان منتشر می کند

نویسنده سرگی شومیلو

ویژگی بارز فرهنگ امپراتوری جذب نیروهای معنوی، فکری و خلاق و میراث مردمان تسخیر شده است. اوکراین نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مشارکت اوکراینی را از فرهنگ امپراتوری روسیه دور کنید و آن طور که معمولاً تصور می شود "باعظمت" و "دنیوی" نخواهد بود.

ملی‌زدایی، تار شدن آگاهی و هویت ملی، پدیده‌ای مشخص در میان مردمان تسخیر شده در مرزهای هر امپراتوری است. امپراتوری روسیه برای قرن ها این مسیر وحدت عمومی را دنبال کرد که در آن جایی برای ملت و فرهنگ اوکراینی جداگانه وجود نداشت. در عوض، «مردم متحد روسیه» قرار بود ظهور کند.

نسل‌های کامل اوکراینی‌ها تحت تأثیر چنین روایت‌هایی بزرگ شده‌اند. در شرایط از دست دادن دولت اوکراینی خود، بدون چشم‌اندازی برای خودسازی و رشد شغلی در سرزمین مستعمره، تقسیم‌شده و ویران‌شده از جنگ‌های بی‌پایان، بسیاری از اوکراینی‌های جوان، تحصیل‌کرده و جاه‌طلب مجبور به جستجوی سرنوشتی بهتر در پایتخت و در فضای امپراتوری که در آن تقاضا برای پرسنل تحصیل کرده وجود داشت. در چنین شرایطی، آنها مجبور شدند نیروها و استعدادهای خود را صرف توسعه فرهنگ یک امپراتوری بیگانه کنند.

در پادشاهی مسکو در قرن شانزدهم و نیمه اول قرن هفدهم، قبل از تزریق خلاقانه و فکری اوکراینی، فرهنگ محلی یک پدیده نسبتاً غیرقابل توجه بود. با این حال، از نیمه دوم قرن هفدهم، بسیاری از اوکراینی های تحصیل کرده در مأموریت آموزشی (به اصطلاح "گسترش کیف-موهیلا") در مسکوی مشارکت کردند. تحت تأثیر مردم کیف-موهیلا و با مشارکت مستقیم آنها، آموزش و پرورش در مسکووی معرفی شد، مؤسسات آموزشی ایجاد شد، آثار ادبی جدید نوشته شد و اصلاح کلیسا در مقیاس وسیع انجام شد. تعداد زیادی از روشنفکران اوکراینی در ایجاد فرهنگ امپراتوری جدید، که طبق طرح آنها، قرار بود تا حدودی "اوکراینی" شود، مشارکت کردند. حتی در زبان ادبی روسی از اواخر قرن هفدهم - آغاز قرن هجدهم، تأثیرات خاصی از اوکراینی شدن شروع شد. در هنر هم همین اتفاق می افتد. و زندگی کلیسا برای مدت طولانی تحت "نفوذ کوچک روسیه" قرار گرفت، که در برابر آن بومیان مسکو شروع به مقاومت کردند.

بسیاری از اوکراینی ها با یافتن خودآگاهی در گستره های بی حد و حصر و نیمه وحشی امپراتوری شمالی ، صادقانه معتقد بودند که از این طریق "وطن کوچک" خود را تجلیل می کنند. یک کهکشان کامل از افراد برجسته وجود دارد که از اوکراین آمده اند و "روس" در نظر گرفته می شوند. این تمام تراژدی یک ملت اسیر را نشان می دهد که نمایندگان با استعداد و باهوش آن هیچ چشم اندازی در سرزمین خود نداشتند و توسط امپراتوری جذب شده و به طور مصنوعی به استانی ناشنوا تبدیل شدند. اغلب مجبور می شدند نبوغ و استعداد خود را به کشور و فرهنگ بیگانه بدهند و خیلی اوقات چاره دیگری نداشتند. در عین حال، تحت تأثیر آموزش شاهنشاهی، اغلب ریشه ها و هویت ملی خود را از دست دادند.

این تراژدی به وضوح در سرنوشت و کار نویسنده اوکراینی روسی زبان میکولا گوگول (1809-1852) آشکار شده است. اما بسیاری دیگر از چهره‌های برجسته فرهنگ، دین و علم در امپراتوری روسیه در قرن‌های 18-19 مجبور به تجربه این تقسیم درونی و تضاد بین اصل اوکراینی خود و آموزش یکپارچه امپراتوری شدند، که حق اوکراینی بودن را انکار می‌کرد. در اینجا می‌توانیم نام‌های بسیاری را فهرست کنیم - از سلسله مراتب برجسته کلیسا گرفته تا فیلسوفان، هنرمندان و دانشمندان. تبلیغات امپریالیستی سخت کار کرد تا آنها را به عنوان "روس" به جهان معرفی کند، در حالی که در واقع آنها اوکراینی بودند. تعداد زیادی از دانش آموزان و معلمان آکادمی کیف-موهیلا در قرن هجدهم تأثیر تعیین کننده ای در توسعه آموزش، ادبیات و هنر در امپراتوری داشتند.

گریگوری اسکوورودا اوکراینی (1722-1794) بر شکل گیری یک مکتب فلسفی در امپراتوری تأثیر گذاشت و پایسی ولیچکوفسکی (1722-1794) بر احیای و تجدید رهبانیت ارتدکس تأثیر گذاشت. به همین ترتیب، پامفیل یورکویچ (1826-1874) از پولتاوا به پی ریزی پایه های افلاطون گرایی مسیحی و کوردوسانتریسم در فلسفه ادامه داد. شاگرد او فیلسوف مشهور روسی ولادیمیر سولوویف (1853-1900) بود که به نوبه خود نبیره فیلسوف مسافر اوکراینی گریگوری اسکوورودا بود. حتی نویسنده فئودور داستایوفسکی (1821-1881) ریشه اوکراینی دارد که پدربزرگش آندری داستایوفسکی یک کشیش اوکراینی اهل ولین بود و به زبان اوکراینی امضا کرد. آهنگساز برجسته پیوتر چایکوفسکی (1840-1893)، نقاش ایلیا رپین (1844-1930)، مخترع هلیکوپتر ایگور سیکورسکی (1889-1972)، بنیانگذار کیهان نوردی عملی، سرگئی کورولف (1906-1966) و خواننده آهنگساز الکساندر ورتینسکی (1889-1957)، شاعر آنا آخماتووا (نام اصلی او گورنکو، 1889-1966)، استاد باله سرژ لیفار (1905-1986) نیز ریشه های اوکراینی دارند. فلاسفه و متکلمان مشهور نیز بومی اوکراین بودند: Fr. پروانه جورج فلوروسکی (1893-1979)، فر. protoprezv. واسیلی زنکوسکی (1881-1962)، نیکولای بردیایف (1874-1948) و بسیاری دیگر. و غیره.

با آگاهی از شهرت و شهرت جهانی، توجه چندانی به کشور مبدا و ریشه این شخصیت های برجسته نمی شود. معمولاً زندگی نامه نویسان خود را به ذکر مختصری محدود می کنند که آنها در امپراتوری روسیه یا اتحاد جماهیر شوروی به دنیا آمده اند، بدون اینکه مشخص کنند که این کشور در واقع اوکراین است که در آن زمان تحت حاکمیت روسیه بود. در عین حال، در زندگی هر فرد، محیطی که در آن به دنیا آمده و بزرگ شده است، در شکل گیری شخصیت، آگاهی و نگرش اهمیت دارد. بدون شک، ویژگی‌های ذهنی، فرهنگی و معنوی مردم اوکراین، سنت‌ها و میراث آن‌ها به نوعی تأثیر خود را بر کسانی که در اوکراین به دنیا آمده یا زندگی می‌کنند، گذاشته است. وقتی صحبت از پدیده یا نبوغ یک شخصیت خاص می شود، باید این جنبه را در نظر داشت.

در اینجا، به عنوان نمونه، می خواهم به قدیس معروف "فرانسوی" ماریا (اسکوبتسوا) پاریس (1891-1945) اشاره کنم - راهبه ارتدکس پاتریارک قسطنطنیه، شاعر، نویسنده، شرکت کننده در مقاومت فرانسه، کودکان یهودی را نجات داد. از هولوکاست و در 31 مارس 1945 توسط نازی ها در اتاق گاز اردوگاه کار اجباری راونسبروک اعدام شد.

در سال 1985، مرکز یادبود یاد وشم پس از مرگ او را با عنوان "یکی از صالحان جهان" تجلیل کرد، و در سال 2004، پاتریارشکی قسطنطنیه او را به عنوان شهید بزرگوار مریم پاریس مقدس کرد. در همان زمان، اسقف اعظم کاتولیک رومی پاریس، کاردینال ژان ماری لوستیگر خاطرنشان کرد که کلیسای کاتولیک رومی همچنین مادر مریم را به عنوان شهید مقدس و قدیس حامی فرانسه گرامی خواهد داشت. در 31 مارس 2016، مراسم افتتاحیه خیابان مادر ماریا اسکوبتسوا در پاریس برگزار شد که در مجاورت خیابان لورمل در منطقه پانزدهم، جایی که مادر ماریا در آن زندگی و کار می کرد، برگزار شد. روی تابلوی زیر نام خیابان جدید به فرانسوی نوشته شده است: «خیابان مادر ماریا اسکوبتسوا: 1891-1945. شاعر و هنرمند روسی. راهبه ارتدکس. یکی از اعضای مقاومت در راونسبروک کشته شد.

فرانسوی ها به این نام افتخار می کنند. با این حال، تعداد کمی از مردم به این واقعیت توجه می کنند که مادر ماریا با تولد اوکراینی بود. همه با نام خانوادگی کاملا روسی او اسکوبتسوا گمراه می شوند. با این حال، این در واقع نام خانوادگی شوهر دوم او است. او دو بار ازدواج کرد، در ازدواج اول خود نام خانوادگی کوزمینا-کاراواوا را داشت و در ازدواج دوم با شخصیت برجسته جنبش قزاق کوبان اسکوبتسوف ازدواج کرد که بعداً از او جدا شد و رهبانیت را پذیرفت.

به عنوان یک دختر، ماریا نام خانوادگی Pilenko را داشت و به خانواده معروف قدیمی قزاق اوکراینی Pilenko تعلق داشت که نمایندگان آن از نوادگان قزاق Zaporozhian هستند. پدربزرگش دیمیترو واسیلیویچ پیلنکو (1830-1895) در جنوب اوکراین به دنیا آمد، رئیس ستاد ارتش قزاق کوبان و رئیس منطقه دریای سیاه بود. پدربزرگ او واسیلی واسیلیویچ پیلنکو در منطقه پولتاوا (منطقه پولتاوا) به دنیا آمد، مهندس در ریخته گری لوهانسک و رئیس معدن زغال سنگ در لیسیچانسک بود، ابتدا ذخایر سنگ آهن را در کریوی ریه کشف کرد و بعداً رئیس معدن نمک در کریمه بود. . پدربزرگ او، واسیل پیلنکو، سرباز و پرچمدار هنگ صد Persozinkovo ​​از هنگ قزاق هادیاچ بود و بعداً درجه سرگرد دوم را دریافت کرد و در سال 1788 به عنوان خزانه دار منطقه Zinkovo ​​در Poltava منصوب شد. منطقه. او در سال 1794 درگذشت. پدر واسیل پیلنکو نیز در هنگ صد پرووزینکوو هادیاچ خدمت می کرد و پدربزرگش، میهایلو فیلیپوویچ پیلنکو، در همان هنگ خدمت می کرد.

"لانه اجدادی" قزاق های پیلنکو شهر زنکوف است - مرکز صدمین سالگرد هنگ قزاق هادیاچ در منطقه پولتاوا.

همانطور که مشاهده می شود، سنت مریم پاریسی اصالتاً اوکراینی است، اگرچه او در سنت روسی بزرگ شده است. اسکوبتسوا نام خانوادگی او از ازدواج دومش است که بعداً با پذیرش رهبانیت به پایان رسید.

پس از تقدیس شهید، او اغلب با نام خانوادگی سکولار همسر دومش - اسکوبتسوا (Skobtsova) خوانده می شد، اگر فقط بر "ریشه های روسی" خود تأکید کند. اینگونه است که طبق یک عمل اشتباه رایج پذیرفته شده ، او حتی در تقویم مقدسین کلیسا در اوکراین ثبت شد. به طور خاص، در ضمیمه تصمیم شماره 25 شورای OCU در 14 ژوئیه 2023، § 7 آمده است: "... برای اضافه کردن به تقویم کلیسا prpmchtsa Maria (Skobtsova) Pariska (1945) - برای ایجاد 31 مارس به عنوان روزی برای بزرگداشت بر اساس تقویم جولیان جدید، در روز شهادت او.»

در عین حال، اخیراً این رویه گسترده تردیدهای خاصی را ایجاد کرده است. اگرچه پس از طلاق در اسناد مدنی در فرانسه ، ماریا نام خانوادگی خود را تغییر نداد (در آن زمان این یک روش اداری نسبتاً پیچیده بود) ، درست نیست که او را در یک صومعه با نام خانوادگی سکولار شوهر دومش صدا کنیم. همچنین، قدیسان معمولاً با نام خانوادگی سکولار خوانده نمی شوند.

احتمالاً صحیح‌تر است که او را با نام دوشیزه‌اش Pilenko یا حداقل نام خانوادگی دوگانه Pilenko-Skobtsova صدا کنیم، که از نظر تاریخی و بیوگرافی قابل اعتمادتر است.

در هر صورت، مریم مقدس پاریس جانشین بزرگ پرشکوه قزاق اوکراینی است. و این ارزش یادآوری را هم در اوکراین و هم در فرانسه دارد.

در این مثال می بینیم که چگونه نفوذ امپریالیستی متحد کننده روسیه در زمان ما حتی در کشورهای دیگر به طور پنهانی ادامه می یابد. تا همین اواخر، افراد کمی در جهان اوکراین، منحصر به فرد بودن، تاریخ و میراث آن را می شناختند و به آن توجه می کردند. اوکراینی‌ها عمدتاً تحت تأثیر روایت‌های امپراتوری روسیه به عنوان بخشی از "جهان روسیه" تلقی می‌شوند.

جنگ روسیه علیه اوکراین، مقاومت قهرمانانه و فداکارانه اوکراینی ها در برابر تجاوزات روسیه، مبارزه ناامیدانه برای آزادی، استقلال و هویت خود باعث شد تا جهان متوجه شود که مردم تقریباً هیچ چیز درباره اوکراینی ها نمی دانند، از جمله کسانی که در بین آنها زندگی می کردند و در زمینه های مختلف به شهرت رسیده اند. این اوکراینی‌ها، حتی اگر روسی‌سازی شده و در یک سنت خارجی پرورش یافته باشند، نمایندگان برجسته اوکراین باقی می‌مانند. ما حق نداریم از آنها و میراث آنها چشم پوشی کنیم. آنها همچنین زینت اوکراین و فرهنگ رنگارنگ و چندوجهی آن هستند که معادل فرهنگ های بزرگ سایر ملل جهان است. فیلتر کردن برخی از تأثیرات امپریالیستی در میراث آنها، که زمانی از طریق تربیت مناسب در غیاب دولت خود به وجود آمد، باید این نام ها را به خزانه اوکراین فرهنگ جهانی بازگرداند.

عکس: Mati Maria (Pilenko-Skobtsova).

نکته در مورد مقاله: Shumilo, S. "ریشه های فراموش شده اوکراینی قدیس معروف "فرانسوی" به عنوان نمونه ای از اتحاد امپراتوری و غیر ملی شدن" (Шумило, С. (Религиозно-информационная служба Украины)– در صفحه risu.ua (سرویس اطلاعات مذهبی اوکراین).

توجه الفدرباره نویسنده: سرگئی شومیلو، کاندیدای علوم تاریخی، دکترای الهیات، مدیر مؤسسه بین المللی میراث آتوس، پژوهشگر دانشگاه اکستر (بریتانیا)، کارمند محترم فرهنگ اوکراین.

- تبلیغات -

بیشتر از نویسنده

- محتوای انحصاری -نقطه_img
- تبلیغات -
- تبلیغات -
- تبلیغات -نقطه_img
- تبلیغات -

باید خواند شود

آخرین مقالات

- تبلیغات -